مقالات

دیدگاه قدیمی مدیران نسبت به جوشکاری

دیدگاه قدیمی مدیران نسبت به جوشکاری

در آغاز کارم به عنوان مهندس فروش، به سختی می توانستم توجه مدیران اجرایی را به سمت عملیات جوشکاری معطوف نمایم. زمانی که می خواستم با روسا یا مدیران عامل شرکت ها ارتباط برقرار کنم، آنها مرا به مدیر تولید، مهندس جوش یا ناظر جوشکاری ارجاع می دادند. این مورد حتی در شرکت هایی که اغلب نیروی کارشان را جوشکاران تشکیل می دادند، نیز صادق بود. من تلاش می کردم تا دریابم که چرا مدیران تمایلی به درگیر شدن مستقیم در جزییات مربوط به عملیات جوشکاری از خود نشان نمی دهند. مدیران ارشد به راحتی در جزئیات سایر حوزه های عملیاتی شرکت وارد می شدند اما این امر در رابطه با جوشکاری صادق نبود. مواردی نظیر خرید تجهیزات جدید ماشین کاری، یک سیستم جدید کامپیوتری، توسعه یک محصول تازه، ساخت یک کارخانه جدید، استراتژی شرکت یا سیاست های منابع انسانی همگی مهمتر از جوشکاری جوشکاری به نظر می رسیدند.

اغلب مدیران اجرایی نمی دانستند که عملیات جوشکاری چگونه بر سودآوری شرکت تاثیر دارد یا اینکه برای بهتر شدن کیفیت و نرخ تولید جوشکاری در شرکت چه کاری باید انجام دهند؟ برخی نیز به جوشکاری به چشم یک مرکز هزینه و اهریمنی ضروری به جای فرصتی برای افزایش سودآوری می نگریستند. سایرین هم جوشکاری را هنر یا پیشه ای می دیدند که به طور چشمگیری به مهارت جوشکار وابسته است. این مدیران، جوشکاری را مرحله ای غیرقابل کنترل از عملیات تولید می دانستند و بنابراین تلاشی برای بهبود آن نمی کردند.

بسیاری از عوامل اجرایی شرکت ها نمی دانستند که اگر جوشکاری را به جای هنر، نوعی علم مهندسی ببینند، می توانند آن را کنترل و مدیریت نمایند. آنها تمایل داشتند که مسئولیت مدیریت و بهبود جوشکاری را به دیگران تفویض نمایند. تفکر سایر عوامل اجرایی نیز بر این قرار داشت که تا زمانی که قوس جوشکاری در کارگاه قابل رویت است، همه چیز رضایت بخش می باشد. این دیدگاه ها در مورد جوشکاری دقیق نبودند. من نشان دادم که فرصت های بزرگی برای بهبود عملیات جوشکاری در اغلب شرکت ها وجود دارد که مستلزم درگیر شدن مستقیم مدیریت ارشد می باشد. چالش اصلی من این بود که مدیران ارشد متقاعد شوند که جوشکاری نه تنها یک هنر که تلفیقی از دانش و هنر بوده و قابل مدیریت است.

در اغلب شرکت ها، مهندسی و مهارت های جوشکاری خارج از تعادل بودند. جوشکاری می بایست بیشتر تحت کنترل مهندسی قرار می گرفت و دیدگاه های علمی مهندسی شده بیشتری توسعه می یافت. صاحبان و مدیران شرکت ها گاه برای کاهش زمان گردش یک قطعه به میزان ۵٪ حاضر به پرداخت ۱۰۰ هزار دلار بودند، اما همان مدیران اجرایی تمایلی به پرداخت چند هزار دلار برای بهبود عملیات جوشکاری شرکت نداشتند. به عنوان مثال با سرمایه گذاریی معادل ۱۰ هزار دلار برای بهبود عملکرد موقعیت دهنده های جوشکاری (Welding Positioner) و نیز آموزش جوشکاران، نرخ تولید حدود ۲۰٪ بهبود می یافت. بازگشت سرمایه در جوشکاری اغلب بسیار سریعتر از سرمایه گذاری های بزرگتر برای نوسازی تجهیزات ماشین کاری می باشد.

برخی شرکت ها برای ارتقای سیستم های کامپیوتری به همراه آموزش های مربوطه ۲۰۰ هزار دلار آمریکا هزینه می کنند تا برنامه زمانی کارگاه بهبود یافته و موجودی انبار کاهش یابد، اما تمایلی به صرف پول در آموزش به منظور ارتقای کیفیت و نرخ تولید جوشکاری ندارند. این در حالی است که بهبود عملیات جوش به طور معمول نیاز به سرمایه گذاری چندانی ندارد. در واقع بیشترین صرفه جویی های به دست آمده از جوشکاری بدون هزینه و یا با سرمایه اندک حاصل می شود. تنها هنگامی که شرکتی در حال به نظم درآوردن رویه های مهندسی و تولید خود باشد، آمادگی لازم برای سرمایه گذاری هایی مانند خودکار (Automatic) یا هوشمند (Robotics) ساختن عملیات جوشکاری را دارد.

من با مدیران اجرایی بسیاری از شرکت ها در مورد روش های افزایش بهره وری عملیات جوشکاری صحبت کردم. با اجرای سیستم مناسب مدیریتی، سودآوری هر جوشکار 30 تا 50 درصد قابل ارتقاء است و این به معنی امکان صرفه جویی سالانه ای به میزان 15 تا 20 هزار دلار آمریکا به ازای هر جوشکار می باشد. اما جواب هایی که دریافت می کردم بسیار متفاوت بود. برخی از آن ها با علاقمندی پاسخ می دادند که داستان متقاعد کننده ای است. بعضی دیگر اطلاعات و جزییات بیشتری می خواستند. بسیاری نیز اظهار می داشتند این موضوع شبیه به یک برنامه بزرگ است و اینکه بهتر است با مدیر بخش جوشکاری (Welding Dept.) تماس بگیرم یا اینکه از من اطلاعات بیشتری درخواست می کردند تا مهندسان شان با من تماس حاصل نمایند. گروهی دیگر نیز اظهار می داشتند که این نظام مدیریتی همان چیزی است که آنها نیاز دارند و اینکه بخش جوشکاری شرکت شان چندان سود آور نیست و به اقدامات کیفی نیازمند هستند. یا می گفتند جوشکاران ما متفاوتند و ما مطمئن نیستیم که هر نظام مدیریتی پاسخگو باشد، آنها باید به دقت تحت مدیریت باشند. گاهی اوقات جواب این بود که جوش چیزی بیش از یک هنر نیست و نمی توان آن را مانند ماشین کاری و یا تولید کنترل کرد!!!

البته نظراتی مانند این که آنها سال ها قبل برنامه بهبود عملیات جوشکاری را پیاده کرده اند اما نتیجه چندانی نداشته است و یا جوشکارها را به سختی می توان کنترل کرد و این مورد که پاسخ بلند مدت پاکسازی (Cleaning up) و کنترل جوش با اتوماتیک و یا رباتیک ساختن آن است، نیز وجود داشت.

این نقطه نظرات با تجربیات من مغایرت فراوانی داشت. من می دانستم که اغلب جوشکارها آمادگی لازم برای یادگیری دانش جوش را دارند، به ویژه اگر توجیه شوند که این علم چگونه به نفع آنان عمل می کند. بیشتر این افراد آموزش صحیح در مورد درک فیزک و شیمی جوش نداشتند. به عنوان نمونه، آنان برداشت درستی از حوضچه مذاب و متغییرهای جوش که لازمه کنترل شکل پاس جوش بود، نداشتند و بنابراین نمی دانستند که چطور تغییر پارامترهای جوش کیفیت کار را بهبود می بخشد و اینکه می توان طول بیشتری را در دقیقه با صرف تلاش فیزیکی کمتری جوش داد.

من دریافتم که جوشکاران و سرپرستان جوشکاری (Welding Supervisors) هر دو مشتاق اطلاعات بیشتر هستند. آنها می خواستند یاد بگیرند و کارشان را بهبود بخشند، اما در بسیاری از موارد عدم وجود حمایت های فنی و مدیریتی لازم، مانع از رخداد بهبود مستمر می شد. حمایت صحیح از جوشکاران به معنی آموزش، طراحی مناسب مجموعه جوشکاری شده (Good Weldment Design)، انطباق پذیری اجزای تشکیل دهنده مجموعه ها، لوازم و تجهیزات مناسب جوشکاری و مسئولیت پذیری در زمانی که برنامه تولیدی و یا کیفیتی جوش دچار انحراف می گردد، است.

مواردی که در بیشتر شرکت ها از سوی مدیران اجرایی مطرح می شد، به شرح ذیل است:

  • “فرآیند جوش را نمی توان مانند ماشین کاری یا سایر فرایندهای ساخت، کنترل کرد.”

در جوشکاری، صنعتگری و هنرمندی زیادی وجود دارد و نتیجه کار تا حدود زیادی به مهارت جوشکار وابسته است. در مقایسه با تجهیزات مدرن ماشین کاری با کنترل های CNC که به اپراتور وابسته نبوده و اگر کار ابزارگذاری، برنامه ریزی و تنظیمات به درستی انجام شده باشد، دستگاه آن را انجام می دهد.

  • “جوشکاران را نمی توان مدیریت کرد.”

آنها صنعت گر و مستقل بوده، به کارشان افتخار نموده و بهترین روش اجرای جوش را می دانند. جوشکاری فعالیت تمیزی نیست و نمی توان به جوشکاران فشار وارد کرد. تامین جوشکاران مناسب به سختی صورت می گیرد، بنابراین تمایل ندارم آنها را با گفتن اینکه چطور باید کارشان را انجام دهند یا با مجبور کردن شان به تغییر، ناراحت نماییم.

  • “جوشکاران ما سودآور هستند.”

آن ها بطور دائم مشغول جوشکاری، موقعیت دهی، سنگ زدن و چکش کاری قطعات هستند. آنها همواره مشغولند. چگونه می توانیم از آنها بخواهیم که سخت تر کار کنند؟ تمام چیزی که نیاز داریم یک ناظر خوب در کف کارگاه است تا از اشتغال مداوم جوشکاران و عدم وجود استراحت های اضافی (Excessive Breaks) اطمینان داشته باشیم.

  • “جوشکاری قابل اندازه گیری نیست.”

ما رویه ها و استانداردهای زمانی مناسبی نداریم. تعریف استانداردهای اندازه گیری کاری خوب برای عملیات جوشکاری به دلیل تغییرات فراوان آن غیرممکن است. این کار با سایر روش های ساخت مانند ماشین کاری تفاوت دارد.

  • “نیازی نیست که من شخصاً درگیر شوم.”

با این ایده که “ما می توانیم عملیات جوشکاری خود را تا حدودی بهبود بخشیم” موافق هستم، ولی این موضوعی تولیدی بوده و ارتباطی به مدیریت ارشد ندارد. من نمی خواهم مدیرانم را ریز – مدیریت (Micro – Manage) کنم. اگر آنان به طراحی مهندسی، مهندسی ساخت و یا تضمین کیفیت نیاز داشته باشند، می بایست خودشان به طور مستقیم و بدون راهنمایی من اقدام نمایند. در صورت وجود مشکل، انتظار من آن است که برای طرح و حل آن نزد من بیایند. آنها برای مدیریت کردن پول می گیرند.

اما امروز و پس از کار با هزاران جوشکار در شرکت های گوناگون تجارب ذیل حاصل شده است:

  • “جوشکاران مشتاق یادگیری و تغییر هستند و می توانند پاسخگو باشند.”

آنها می خواهند در کار خود بهترین باشند. آنها مهندس نیستند، بلکه جوشکارند و می خواهند همان کار را انجام دهند. اما اغلب با فقدان دانش فنی و نیز عدم حمایت بخش های طراحی مهندسی، مهندسی ساخت، فرایند های تولید و تضمین کیفیت جهت ایجاد بهبود قابل ملاحظه در کیفیت و نرخ تولید روبرو می شوند.

جوشکاران تمایل دارند که استانداردهای اجرایی عینی و نیز اهدافی بر مبنای داده های صحیح مهندسی و دانش جوشکاری -و نه بر پایه قضاوت- داشته باشند. آنها به دنبال مدیریت خوب و پشتیبانی هستند تا بهترین کار را ارائه نمایند. زمانی که این افراد به درستی آموزش دیده و حمایت شوند، به راحتی با موارد ذیل روبرو خواهند شد: الف) مدیریت کردن محدوده کاری خود بر مبنای دستورالعمل های سازمان، ب) تضمین کارشان، ج) پذیرش مسئولیت و پاسخگو بودن در مورد کیفیت و نرخ تولید.

  • “فرآیند جوشکاری قابل کنترل و اندازه گیری است.”

جوشکاری بر مبنای قوانین فیزیک و شیمی بوده و هنگامی که با طراحی خوب، ممارست در ساخت، رویه ها و فرآیندهای صحیح جوشکاری، تجهیزات مناسب حمل و نقل، قید و بست های با کیفیت، روش های کاری خوب و آموزش جوشکاران تلفیق گردد، می تواند مانند سایر فرآیندهای ساخت، کنترل شود. استانداردهای مرتبط می تواند توسعه داده شده و برای سنجش عملیات به کار گرفته شوند. این استانداردها اساس کار مرکز برنامه ریزی و کنترل را در هر ایستگاه جوشکاری تشکیل می دهند.

  • “بهبود نرخ تولید و کیفیت را اغلب می توان با اندک تلاش جوشکار به دست آورد.”

این امر می تواند با اقداماتی نظیر کاهش حجم فلز جوش از طریق طراحی بهتر اتصال جوشی، حذف جوشکاری های مازاد بر نیاز، بهبود تنظیمات و قید و بست ها با قابلیت دسترسی متناسب با فرایند انتخابی و نیز مستندسازی روش ها و رویه های جوشکاری میسر گردد. کاهش زمان تاخیر از طریق تدوین برنامه ای بهتر جهت زمان بندی ساخت قطعات و همچنین در دسترس بودن جرثقیل، موجب بهبود نرخ تولید جوشکار می شود.

  • “آموزش نقطه آغاز تغییر است.”

گروه جوشکاری شامل مسئول گروه و جوشکاران می بایست در مواردی نظیر آنچه در ذیل به آن اشاره شده است، آموزش ببینند: الف) سیستم مدیریت، ب) مستندسازی دستورالعمل ها نظیر مشخصات طرح قطعات جوشکاری شده، نمادهای جوشکاری، استانداردهای مهارتی و رویه های جوشکاری، ج) فرآیند و تئوری جوشکاری، د) متغییرهای ضروری جوشکاری که برای رسوب دهی جوشی عاری از عیوب با اندازه و شکل مورد نظر، نیاز است. پس از اتمام آموزش، جوشکاران باید تحت نظارت قرار داشته باشند تا دوره تغییر از عادات قدیم به آموزه های جدید را پشت سر بگذارند.

  • “نظام های مدیریت جوشکاری باعث تغییرات مدیریتی و فرهنگی در بسیاری از شرکت ها شده اند.”

البته تغییر یاد شده به حمایت همه جانبه تمامی عوامل، از مهندسی طراحی و ساخت گرفته تا فرایندهای تولید و تضمین کیفیت، از جوشکاران نیاز دارد.

  • “در جوش طلا وجود دارد.”

این طلا می تواند توسط مدیریت ارشد و از طریق پیاده سازی فرایندی که کل سازمان را بر حمایت از جوشکاران متمرکز ساخته و برنامه دارای بازخوردی جهت تشخیص و اصلاح انحرافات ایجاد می کند، استخراج گردد.

“چالش اصلی این است که چگونه می توان مدیران شرکت های دارای عملیات جوشکاری را متقاعد نمود که با هدایت مستمر آنها و استقرار نظام های مدیریت جوشکاری، می توان عملیات جوشکاری را از مرکز هزینه به مرکز سود تغییر داد؟”

از اینکه این مقاله را مطالعه نمودید متشکریم، اگر انتقاد و پیشنهادی در پیرامون این مقاله دارید در قسمت دیدگاه بنویسید.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها